پنج هیچ به ضرر ناسیونالیسم!

پنج هیچ به ضرر ناسیونالیسم!

خیزش انقلابی، مذهب و ناسیونالیسم

خرافه مذهب ریشه کن می شود، خرافه ناسیونالیسم را ریشه کن کنیم!

ناسیونالیسم و مذهب دو رکن اصلی ایدئولوژیک نظام سرمایه داری اند. دو رکن اصلی تحمیق و به بردگی کشاندن توده مردم و طبقه کارگر. مذهب پدیده بسیار قدیمی تری است؛ ناسیونالیسم با عروج سرمایه داری تولد و تسلط یافت. در دوره سلطنت پهلوی همزمان با رشد سرمایه داری ناسیونالیسم بجلوی صحنه آمد و کوشید مذهب را تا حدودی به عقب بنشاند تا موانع دست و پا گیر آنرا از بین ببرد. رام کردن و قیچی کردن دم آخوندها و دستگاه مذهب و کشف حجاب در زمان رضا شاه اقداماتی در این جهت بود. محمد رضا دستگاه مذهب رام شده را کاملا در نظام انتگره کرد.  شعار سلطنت پهلوی: «خدا، شاه، میهن» بود. 

انقلاب ۵۷ سلطنت را به زیر کشید؛ رژیم چنج آمریکایی مذهب را در راس قدرت نشاند. در ایدئولوژی مسلط ناسیونالیسم رنگ باخت و اسلام کاملا تسلط یافت. با عروج جنبش اصلاح طلب حکومتی رفته رفته نقش ناسیونالیسم برجسته تر شد. مذهب قدرت تحمیق خود را از دست می داد و نیاز به یک ایدئولوژی کمکی بود. حتی احمدی نژاد کوشید به ناسیونالیسم آویزان شود.

حال که مذهب ریشه کن می شود، تنها خرافه ای که برای بورژوازی باقی مانده است ناسیونالیسم است. ابتدا تلاش کردند که برای اسلام دل بسوزانند و حفظش کنند. از ابراز نگرانی و غم رضا پهلوی برای از دست رفتن اسلام   مدت زیادی نمی گذرد. اما اکنون متوجه شده اند که تا اطلاع ثانوی مذهب کارت سوخته است. لذا تمام همّ و غمّ خود را صرف ناسیونالیسم کرده اند. اپوزیسیون راست تحت ایدئولوژی ناسیونالیسم عظمت طلب که پرو غرب است گرد آمده و می کوشد با این ایدئولوژی قدرت را بگیرد و موقعیت خود را مستحکم کند. پاسارگاد و کورش و غیره ابزارها و سمبل هایی برای حاکمیت ناسیونالیسم عظمت طلب و جاده صاف کن بازگشت رژیم سابق “با تاج یا بی تاج” است. 

در کنار ناسیونالیسم عظمت طلب، بعضا در تقابل با آن زمانیکه ناسیونالیسم عظمت طلب پس شان می زند، ولی عمدتا در ائتلاف با آن، ناسیونالیسم قوم پرست می کوشد که در خطه ای از ایران قدرت بیابد. مهمترین مرکز این ناسیونالیسم کردستان است. مساله کرد یک مساله منطقه ای است. ناسیونالیسم کرد با غلظت های مختلف در منطقه برای استقلال یا سهیم شدن در قدرت جنگیده است. اکنون سه دهه است که دوفاکتو درعراق به قدرت رسیده است و ظرفیت آن در سرکوب و دزدی و ارتجاع را مردم کردستان با گوشت و پوست لمس کرده اند. در ترکیه شدیدا سرکوب می شود. در سوریه همراه با خیزش مردم بجلوی صحنه آمد و ابتدا با به نمایش گذاشتن جلوه هایی از ترقیخواهی توجه دنیا را بخود جلب نمود؛ منتهی سریعا جذب ارتش آمریکا شد و در کنار آمریکا قرار گرفت. دو قطبی اسد – جمهوری اسلامی و سپس روسیه در مقابل آمریکا و غرب سوریه را به یک ویرانه بدل کرده است. نزدیک به ۱ میلیون نفر کشته و بیش از ۶ میلیون نفر بی خانمان شده اند؛ فقر و فلاکت مردم را به استیصال کشانده است. دراین میان حزب ی د پ (حزب برادر پ ک ک) حزب ناسیونالیست قومپرست کرد در سوریه در کنار آمریکا و تحت فرمان آمریکا در این ویرانی فعالانه نقش بازی می کند. برخی هنوز با رومانتیسیسم به خیزش کردستان سوریه می نگرند، متاسفانه این حزب کاملا تحت قیمومیت آمریکا قرار گرفته است.

این نکات چه ربطی به بحث ما دارد؟ نشان دادن ظرفیت ارتجاعی و ضد انسانی ناسیونالیسم. در ایران در دهه ۶۰ ناسیونالیسم قوم پرست در قالب حزب دموکرات خودنمایی می کرد. کومه له یک جریان کمونیست و ترقیخواه بود که وجودش مانع بروز تمام و کمال ماهیت عقب مانده و ارتجاعی این حزب می شد؛ تا اینکه حمله حزب دموکرات به کومه له حجاب را درید و چهره سرکوبگر این حزب را کاملا برملا کرد. تحولات پس از سقوط شوروی و یک قطبی شدن جهان و حمله آمریکا و ناتو به عراق در ۱۹۹۱ شرایط منطقه و جهان را متحول کرد. ناسیونالیسم کرد درعراق به قدرت رسید و ناسیونالیسم کرد ایران با تمام کراهت خود وارد صحنه شد. طی سی سال اخیر که دنیای تک قطبی آمریکایی خاورمیانه را به نابودی و ویرانی کشانده است، ناسیونالیسم قومپرست کرد هر روز راست تر، مرتجع تر شده و به یک غلام حلقه به گوش آمریکا و ناتو بدل شده است.

عروج جنبش انقلابی در ایران درهفته های اخیر ناسیونالیسم عظمت طلب و قومپرست را به تحرک انداخته است. هر دو می کوشند بجلوی صحنه بیایند و بر جنبش انقلابی مردم مسلط شوند. تنها راه قدرتیابی آنها از طریق پیروزی پروژۀ رژیم چنج آمریکا است. تحرکات رسانه های فارسی زبان خارج کشور برای سانسور تمام عیار جنبش چپ و کمونیست، سانسورشعار های مردم علیه اپوزیسیون راست و لانسه کردن خانواده پهلوی و سلبریتی های دست راستی تقلا برای زمینه سازی نقشه رژیم چنج است. تلاش های احزاب ناسیونالیست قومپرست کرد برای آرام کردن مردم، زدودن رایدکالیسم و میلیتانسی خیزش انقلابی و بالا بردن دُز کردایتی آن تقلاهایی برای حفظ خود است؛ اگرخیزش انقلابی مردم پیروز شود و قدرت بگیرد ناسیونالیسم از هر نوع بشدت تضعیف می شود. 

دیگر بر همه عیان است که خرافه مذهب در ایران دارد بسرعت ریشه کن می شود. نسل جوان مبتکرانه کلیه سمبل های ارتجاع و خرافه مذهب را به سخره گرفته و از جامعه پاکسازی می کند: حجاب سوزان و عمامه پرانی به سمبل های خیزش انقلابی مردم بدل شده است. تاثیر این سمبل ها از جامعه ایران بسیار فراتر خواهد رفت و کل منطقه را متاثر خواهد ساخت. 

بورژوازی برای حاکمیت خود حداقل نیازمند یکی از این دو خرافه است. حال که مذهب ریشه کن می شود باید ناسیونالیسم را با تمام قوا علم کنند. دارند تلاش می کنند. رسانه هایشان بیست و چهار ساعته مشغولند. در تظاهرات در خارج کشور با پرچم سه رنگ و شیر و خورشید شان و با سرودهای ایران ایران شان سخت در تلاشند.  

فراخوان های ناسیونالیستها به خیزش انقلابی با بی اعتنایی کامل روبرو شده است. جامعه از مدتی پیش خود را برای چهلم مهسا آماده می کرد؛ همه می دانستند که این روز به یک روز تاریخی و مهم بدل خواهد شد. در جامعه غوغایی بپا شد. اخبار آن در دنیا انعکاس یافت. جنبش دست راستی کوشید مُهر خود را بر این روز بکوبد و این حرکت را به جیب خود بریزد. ناسیونالیسم عظمت طلب کوشید که از مصادف شدن این روز با ۴ آبان روز تولد پدر تاجدارشان بهره گیری کند. نقشه شان نقش بر آب شد. احدی وقعی نگذاشت. پس از این شکست روز ۷ آبان روز باصطلاح کورش را علم کردند. پیش خود فکر کردند پهلوی با اقبال روبرو نشده کورش و پاسارگاد حتما موفق خواهد شد. این فراخوان هم آمد و رفت و هیچکس به آن اعتنایی نکرد.

پس از قتل مهسا و مشاهده ولوله و خشم مردم احزاب ناسیونالیست کرد به مردم کردستان فراخوان اعتصاب عمومی دادند با این امید که جلوی خشم انقلابی مردم را سد کنند و آنها را به خانه بفرستند. مردم در شهرهای کردستان بهمراه مردم در سراسر ایران به خیابان ها آمدند، فریاد آزادی، برابری و مرگ بر جمهوری اسلامی سر دادند و حجاب سوزان آغاز گردید. سپس برای روز چهلم مهسا که بر همه آشکار بود به یک روز مهم اعتراض انقلابی تبدیل خواهد شد از مردم کردستان خواستند با لباس کردی و با آرامش برای مهسا عزاداری کنند. زهی خیال باطل! هنگامی که مردم با نیروهای سرکوب درگیر شدند و ماشین ها و مقرات آنها را به آتش کشیدند، بویژه در مهاباد که چند روز مرکز جنگ خیابانی بود رهبر حزب دموکرات طی پیامی از مردم کردستان خواست که آرامش خود را حفظ کنند و فروشگاه و بانک و مقر آتش نزنند و با آرامش اعتراض کنند. اکنون در چند شهر دیگر کردستان و دیروز در مریوان خیابان ها به میدان جنگ بدل شده است.

در ناامیدی از جلب مردم در ایران، ناسیونالیست عظمت طلب با تمام قوا کوشیده است که خارج کشور را به محل تاخت و تاز خود بدل کند. تظاهرات و تجمعات در خارج کشور را تحت تسلط خود در بیاورد. در خارج کشور شیب زمین به نفع آنهاست، از کمک فعال و بیدریغ دولت های غربی و رسانه های بستر اصلی ور سانه های فارسی زبان برخوردارند و سلبریتی های دست راستی نان به نرخ روز خور را در کنار خود دارند. 

تظاهرات برلین اولین تلاش شان بود. این بار چون می دانند که تمام چهره های اصلی شان از جمله رضا و فرح پهلوی و مسیح علینژاد و امثالهم بی آبرو هستند حامد اسماعیلیون را علم کردند. او بخاطر تراژدی دردناکی که در زندگیش رخ داده خوشنام است. تا پیش از سقط هواپیمای اوکراینی هم نقش فعالی در سیاست نداشته است، مردم او را پیش از این نمی شناختند. حامد اسماعیلیون فراخوان تظاهرات برلین را داد! اینکه چگونه او توانست این چنین سریع فراخوانش را همگانی کند و یک اعتراض وسیع سازمان دهد و اینهمه پرچم سه رنگ با شیرخورشید تهیه کند و غیره، بماند. اما سخنرانیش خیلی سریع نشان داد کجا و در کنار کدام جبهه ایستاده است. این خاصیت دوران انقلابی است. وقایع سریع و با شتاب تحول می یابند. دست ها سریع رو می شود.

دو هفته طول نکشید تا قلدری و لمپن بازی شان رو شود. پاپیون های تمدن و “دموکراسی” بدور انداخته شد و شعبان بی مخ ها حلول یافتند. با شنیدن شعار “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر” اختیار از کف دادند و کف به دهان آمده به شعار دهندگان حمله ور شدند. خیلی سریع شبح شعبان بی مخ و لات هایش در روز کودتای آمریکایی پدر تاجدار در یادها زنده شد. صف ها جدا شد. توهم “همه با هم” و اتحاد همگانی رنگ باخت. روز شنبه در چند شهر اروپایی نیروی چپ و کمونیسم تظاهرات گسترده با پرچم های سرخ سازمان دادند. صدای چپ و کمونیسم صدای سلطنت طلبی و رژیم چنجی را کاملا تحت الشعاع قرار داد. پرچم های سرخ در آسمان به اهتزاز درآمد. فریادهای آزادیخواهی، برابری طلبی و حکومت شورایی در آسمان طنین انداز شد. شکست مهم دیگری بود که رسانه های مزدور فارسی زبان کوشیدند سانسور کنند.

حتی اگر ناسیونالیسم بمثابه یک ایدئولوژی نزد توده وسیع مردم بی آبرو نشده باشد، ناسیونالیست ها و نظامی که می کوشند جایگزین رژیم اسلامی کنند از اقبال چندانی در جامعه برخوردار نیست. تمام رهبرانشان، چه رژیم سابقی، چه جنایتکار اصلاح طلب حکومتی بی آبرو تر از آنند که بتوانند در راس جبهه ای بعنوان آلترناتیو قد علم کنند. به امید رژیم چنج آمریکایی نشسته اند و دست دعا به آسمان بلند کرده اند. بایدن هم در تلاش برای نجات شان برای مردم ایران پیام فرستاده و قول داده که “آزادتان می کنیم!” باید روش و صریح اعلام کرد: ما “آزادی” بخوان اسارت شما را لازم نداریم. دست ها کوتاه!

خیزش انقلابی مردم سریعا به پیش می رود و هر روز رادیکالتر در صحنه حضور می یابد. این خیزش بسیار پیشرو و آزادیخواه و برابری طلب است. نسل جوان بسیار روشن و رادیکال و انقلابی صف اعتراض را به پیش می برد. جامعه چپ است. و این مانعی بزرگ برای تسلط ناسیونالیست های پرو غرب و قومپرست است. ناسیونالیسم را باید افشاء و خنثی کرد. باید بکوشیم این ترقیخواهی و آزادیخواهی تعمیق شود. باید با هشیاری کامل توطئه های دست راستی و رژیم چنجی را خنثی کنیم. نباید اجازه دهیم که یکبار دیگر انقلاب پر شکوه مردم سقط شود. انقلاب آزادیخواهانه در ایران تاثیرات عمیقی بر کل منطقه خواهد داشت. آزادی زن از خرافه و بردگی اسلامی فقط یکی از این دستاورد هاست.

۷ نوامبر ۲۰۲۲  – ۱۶ آبان ۱۴۰۱


Google Translate